5 درس ضروری برای چگونگی ثروتمند شدن
اگر تا به حال «بهترین کتابهای مالی شخصی برای خواندن» را در گوگل جستجو کرده باشید، به احتمال زیاد عنوان «پدر پولدار، پدر فقیر» را در بالای صفحه دیدهاید. این کتاب که توسط رابرت تی کیوساکی و شارون ال. لچتر نوشته شده است.- در اینجا 5 درس ضروری برای چگونگی ثروتمند شدن وجود دارد که قرار هست به ان بپردازیم.
«پدر پولدار، پدر فقیر» داستانی تمثیلی درباره رابرت کیوساکی و دو پدرش است و اینکه چگونه بزرگ شدن با آنها دیدگاه های مالی او را شکل داده است.
“پدر بیچاره” پدر بیولوژیکی کیوساکی است که یک استاد دانشگاه با تحصیلات عالی است.
“پدر پولدار” پدر بهترین دوست کیوساکی است، یک کارآفرین ثروتمند که صاحب ده ها تجارت است. هر دو پدر توصیه های متناقضی در مورد پول ارائه می دهند.
ذهنیت “پدر بیچاره”
«پدر بیچاره» معتقد است که باید برای پول به عنوان یک کارمند تک حقوق در یک شغل ثابت کار کرد و ثروت یک فرد تا حد زیادی به پیشینه خانوادگی او بستگی دارد.
او معتقد است که مهم ترین کارهایی که می توانید برای بقای مالی (یا جمع آوری ثروت) انجام دهید، خواندن و یادگیری از افراد موفق است.
بسیاری از مردم فکر میکنند که این ذهنیت میتواند فردی را به دام بیاندازد تا شغلی را انجام دهد که دوستش ندارد، اما حاضر است به آن پایبند باشد زیرا باید صورت حسابها را بپردازد.
ذهنیت “پدر پولدار”
“پدر پولدار” به کیوساکی توصیه می کند که شغلی پیدا کند تا بتواند مهارت های لازم برای کارآفرینی را بیاموزد. ثروت از یادگیری مبتنی بر تجربه و جریان های درآمدی متعدد به دست می آید.
وقتی «پدر بیچاره» تشویق میکند که از نردبان بالا بروید، «پدر پولدار» میخندد و میگوید: «چرا صاحب نردبان نیستی؟»
در حالی که توصیه های «پدر پولدار، پدر فقیر» – و از خود کیوساکی – توجه بحث برانگیزی را به خود جلب کرده است، این کتاب تعداد انگشت شماری از درس های قدرت را ارائه می دهد که می تواند برای هر کسی که به دنبال گسترش دیدگاه خود در مورد پول است مفید باشد.
ثروتمندان دارایی ها را می خرند نه بدهی ها
دارایی هر چیزی است که پول را در جیب شما می گذارد، مانند اوراق قرضه یا خانه (که خریداری می کنید و سپس به افراد دیگر اجاره می دهید).
بدهی هر چیزی است که برای شما هزینه دارد، زیرا ارزش آن در طول زمان از دست می رود، مانند یک ماشین یا تلویزیون گران قیمت. مهم است که بتوانیم این دو را از هم تشخیص دهیم.
«ثروتمندان دارایی می خرند. فقرا فقط خرج دارند. کیوساکی می نویسد: طبقه متوسط بدهی هایی را می خرند که فکر می کنند دارایی هستند.
سواد مالی را فقط از طریق تجربه می توان آموخت
“پدر فقیر” تحصیلکرده می گوید: “تحصیل سخت و گرفتن نمرات خوب تنها راه برای داشتن یک شغل خوب در یک شرکت بزرگ با مزایای عالی است.
اما «پدر پولدار» میگوید که مهمترین هدف این است که بیاموزید پول چگونه کار میکند تا بتوانید آن را برای شما کارساز کنید.
کیوساکی می گوید برای اینکه از نظر مالی باهوش باشید باید حسابداری، سرمایه گذاری، بازارها و قانون را تسلط داشته باشید. هر چه بیشتر مهارت های خود را گسترش دهید، موفق تر خواهید بود.
فروش را یاد بگیرید
در این کتاب، زنی با مدرک کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی از کیوساکی میپرسد که چگونه میتواند به یک نویسنده پرفروش تبدیل شود.
او به او می گوید که در یک دوره آموزشی فروش ثبت نام کند. او که از پاسخ او شوکه شده بود، میگوید: «تو جدی نمیگویی، نه…» کیوساکی کتابی را روی میز قهوهخوری برمیدارد و میگوید: «دلیلی وجود دارد که کتابهای موفق میگویند «نویسنده پرفروش»، نه «بهترین» او توضیح میدهد که اگر میخواهید ثروتمند شوید، فروش یک مهارت مهم است.
از منطقه راحتی خود خارج شوید، فروش و شبکه را تمرین کنید. اگر این کار را نکنید، هرگز نمی توانید کسب و کار خود را اداره کنید.
ترس و تردید به خود بزرگترین موانع شما برای موفقیت هستند
تفاوت اصلی بین فقیر و غنی در نحوه مدیریت ترس است. “پدر بیچاره” آن را ایمن نگه می دارد و از خطرات جلوگیری می کند. این دیدگاه می تواند در بلندمدت پرهزینه باشد. پدر پولدار میگوید: «اغلب در دنیای واقعی، این افراد باهوش نیستند که جلو میروند، بلکه جسورها هستند.»
همیشه به فرصت ها فکر کنید
“پدر پولدار” فرزندانش را از گفتن “من توان مالی ندارم” را منع می کند. در عوض، او به آنها می گوید که بگویند: “چگونه می توانم هزینه کنم؟” اولین عبارت مغز انسان را از کار می اندازد و دیگر مجبور نیست فکر کند.
مورد دوم “امکانات، هیجان و رویاها” را باز می کند. مغز را وادار به جستجوی پاسخ می کند. کیوساکی میآموزد که «دلیل اصلی محافظهکار بودن اکثریت طبقه فقیر و متوسط – که به این معنی است: «من نمیتوانم ریسک کنم» – این است که آنها هیچ پایه مالی ندارند.
دیدگاهتان را بنویسید